تمام زندگي ات که شده باشد،
جز آغوشش پناهي نداري...
حتي اگر از خودِش دلگير باشي...
جز آغوشش پناهي نداري...
حتي اگر از خودِش دلگير باشي...
گذشته در چشمانم مانده است
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم
امروز پس از مدت ها، در یک عمل انفجاری (!) تایم زیادی را دویدم! جالب بود که همانند گذشته با درد دیافراگم یا تنگی نفس مواجه نشدم. باز گشت خودم را به میادین ورزشی به تمام اهل ورزش تسلیت عرض می کنم و امید وارم زیاد دچار تعجب و خود زنی نشوند.
تعداد صفحات : 10